برنامه نویس خوبی نشدم (راه حل قطعی درین مقاله)

امروز به یک نکته ی خیلی کلیدی پرداختیم که رعایت نکردنش میشتونه نتنها بر مسائل برنامه نویسی و کاری بلکه میتونه برعزت نفس و اعتماد بنفس هم تاثیر منفی ای بزاره. درین مقاله بطور مفصل راجبش صحبت کردیم

خب ممکنه بعضی از ماها برای اینکه نتونستیم کدهایی رو که در ذهنمون هست رو پیاده کنیم و یا ااینکه نتونستیم رضایت کارفرما رو بدست بیاریم کمی ناراحت شده باشیم یا این حس بهمون دست داده باشه که ما برنامه نویس خوبی نیستیم. اما در ادامه ی مقاله به نکاتی مهمی برای رفع این حس خواهیم گفت.

آنچه خواهیم خواند:

• برنامه نویس خوبی نیستم 
• چرا در برنامه نویسی ضعیف هستم؟
• چرا نمیتونم برنامه نویسی یادبگیرم؟

برنامه نویس خوبی نیستم

بله دوستان عزیز همونطور که عرض کردم ممکنه به دلایل مخالف یه همچین حسی بهمون دست داده باشه اما چاره چیه؟؟باتوجه به این نکته که این حسه برنامه نویس خوبی نیستیم ممکنه بر عزت نفس تاثیر منفی بزاره چجوری میشه این حس رو تغییر داد و راهه چاره چیه؟؟ 

دوستان عزیز بزارین به عنوان برادر کوچکترتون چنتا تجربه ی مشابه رو خدمتتون عرض کنم: در نوجوانی بودم که بسکتبال رو شروع کردم و فقط هفته ای دو جلسه تمرین میکردم(اون هم درون خود باشگاه) همیشه وقتی بازیکنانی رو میدیدم که خیلی حرفه ای بازی میکنن و همواره مورد تشویق تماشاگران و مربی هستن کمی حسادت میکردم و میگفتم خب چرا من مثل اونا نمیتونم بازی کنم؟؟ چه تفاوتی میان من و اونهاست که اونا این همه امتیاز بدست میارن در بازی اما  من نه! تفاوت چیه؟ پیش از این که من بگم تفاوت در چی بود خودتون پاسختون چیه؟؟ اصن در بخش نظرات پاسخ رو بنویسین و بعدش تشریف بیارید ادامه ی این مقاله رو مطالعه فرمایید.

چرا در برنامه نویسی ضعیف هستم؟

خب حالا بگم تفاوت چیه: تفاوت در این بود که اون افرادی که خوب بازی میکردن هفته ای حداقل 5 جلسه تمرین داشتن و من فقط با هفته ای دو جلسه تمرین توقع داشتم که بهتر از اون ها باشم یا حداقل هم رده ی اونا باشم. وافعن منطقی نبود اون طرز تفکرم. خلاصه بعدش تصمیم گرفتم من هم تعداد و زمان تمرین هامو بیشتر کنم. من هفته ای 7 جلسه تمرین میکردم و پس از چند ماه همه انگشت به دهن میموندن وقتی بازیه من رو تماشا میکردن و از میزان پیشرفتم لذت میبردن! 

خب منظورم ازین مثال چی بود؟ این که باید تمرین بیشتری داشته باشیم! فقط تمرین! با حال دل خوب مدام تمرین کنین و همواره در حال حل چالش های جدید در برنامه نویسی باشین رفته رفته احساساتی مثل برنامه نویس خوبی نیستیم از شما دور میشه. مدام مقاله های جدید مطالعه کنین و مدام آموزش ببینین. این چیزیه که شماره از یه برنامه نویسه متوسط یا ضعیف تبدیل میکنه به برنامه نویسی درجه یک! البته دوستان عزیز این مورد رو هم در نظر داشته باشین که صرفا نباید مطالعه کنین و تمرین هم باید انجام بدید . خیلی تمرین کنین. خیلییی. مطمئن باشین تاثیر مثبتش رو به خوبی متوجه میشید و حس میکنین. اگه الان یه سایت خبری ساده میتونین با php بسازین شروع کنین اون رو ارتقا بدین و آیتم های مختلف باهاش بسازین . بعدش برید با php براش ربات تلگرام بنویسین و... مدام در حال حل چالش های مختلف باشین. 

چرا نمیتونم برنامه نویسی یادبگیرم؟

بعضی از بچه ها پس از اتمام دوره های آموزشی میگن ما دوره را تموم کردیم اما نمیتونیم حتی یک پروژه ی ساده بنویسیم. علت اینه که باید آروم آروم چرخ های کمکی رو باز کرد. در دوران کودکی آروم آروم چرخ های کمکی رو باز کردیم. یادتونه؟ هیچکدوممون از ابتدا نمیتونستیم خوب دوچرخه سواری کنیم. مدام تمرین کردیم تا تونستیم درست و حتی بدونه چرخ های کمکی اقدام به دوچرخه سواری کنیم :) خب به پایان مقاله ی مربوط به رفع مشکل برنامه نویس خوبی نیستیم رسیدیم. موفق و سربلند باشین.